
عاملی برای مراجعه نکردن به دندانپزشک!
بسیاری از افراد بر این باورند که نبود پوشش بیمهای مناسب در موارد زیادی مانع از مراجعه افراد به مراکز درمانی میشود؛ اما با توجه به تجربهای که نگارنده در بیمههای تکمیلی دارد، در مواردی مانند بانکها که خدمات دندانپزشکی را تحت پوشش قرار میدهند؛ رسیدگی به سلامت دهان و دندان کمتر مد نظر قرار دارد. به عبارتی داشتن امکانات مالی نقشی در توجه به سلامت این بخش از بدن ندارد.
توضیح بیشتر اینکه ایرانیها توجه زیادی به سلامت دندان خود ندارند که بیشتر به فرهنگ جامعه بازمیگردد. حتی میتوان گفت بحث سلامت در زندگی ایرانیها تعریف نشده است و سلامت از جمله بهداشت دهان و دندان، روان و … بهطور تقریبی در سبد خانوار از نظر هزینه وجود ندارد و جایگاه قابلتوجهی نیز در برنامههای اجتماعی به خود اختصاص نداده است.
نتیجه آن این است که اگر بیمه نیز خدمات بیشتری را پوشش دهد باز هم افراد کمتر به پزشک مراجعه میکنند حتی زمانی که از بابت هزینهها خاطرشان آسوده باشد.
اما در پاسخ به این سؤال که بیمه دندانپزشکی در سایر کشورها به چه نحو است؟ باید گفت؛ واقعیت این است که خدمات دندانپزشکی در اغلب کشورها بیمه نیست و اگر باشد هم بخش کمی را پوشش داده و سقف مبلغی برای آن تعریف شده است. در کشوری مانند انگلستان که MHS دارند ولی در حقیقت خدمات مذکور را افراد در بخش دولتی میتوانند دریافت کنند، پس زمانی که به بخش خصوصی مراجعه میکنند یا باید هزینه آن را مطابق با تعاریف این بخش بپردازند یا بیمههای خصوص را خریداری کنند که مبالغ آن نیز بالاست؛ اما در چنین کشورهای افراد آگاهیشان به حدی است که به پیشگیری توجه دارند و این امر در جامعه نسبت به درمان اولویت دارد.
در حقیقت پزشک خانواده که در جامعه تعریف شده است، وظیفهاش این است که افراد را بهطور مرتب کنترل کند تا قبل از اینکه عارضهای بهطور جدی رخ دهد، مداخله درمانی صورت گیرد.
این در حالی است که در ایران ۹۰ درصد مردم زمانی به پزشک متخصص دهان و دندان مراجعه میکنند که دچار درد شدهاند. درد نیز زمانی ایجاد میشود که یک عارضه دندانی، یا عفونت حداقل به مدت دو تا سه ماه در دهان فرد وجود داشته باشد.
حتی افرادی که مراجعه مرتب دارند زمانی برای اولین بار مراجعه کرده که دچار درد شدهاند.
این به آن معناست که بیمار زمانی به سراغ درمان میرود که درد و عفونت رخ داده و شیوههای درمانی خانوادگی نیز جواب نمیدهد.
حال شاید این سؤال مطرح شود که جدا از بحث فرهنگ آیا موضوع اقتصاد نیز در این زمینه اثر چشمگیری دارد، زیرا نباید از یاد برد چنین رفتاری حال به دلیل نداشتن پوشش بیمهای یا سایر موارد ممکن است بهتدریج تبدیل به فرهنگ مردم در جامعه نیز شود.
فراموش نکنید؛ اقتصاد درمان خارج از اقتصاد کشور هیچگونه کمکی در این بخش به ما نخواهد کرد. مردم زمانی به سمت گرفتن خدمات درمان برای کسب سلامت بالاتر میروند که رفاه اجتماعی داشته باشند؛ بنابراین هر وقت ما بتوانیم این شرایط را فراهم آوریم اقتصاد درمان هم جزئی از اقتصاد سالم کشور قرار میگیرد. بهطور طبیعی وقتی مردم دلنگرانیهای عادی را از دست میدهند شروع به رسیدگی به خود میکنند.
توجه داشته باشید افراد برای زیبایی و درمانهای موجود در این زمینه بهراحتی هزینه میکنند. بدون اینکه درباره تعرفههای آن صحبت کنند. به زبان سادهتر به هر شیوه شده هزینههای آن را تأمین میکنند.
زیرا تصور میکنند با این کار چیزی را به دست میآورند. حتی در بحث دندانپزشکی نیز شاهد هستیم بیمار چندان اهمیتی به بخش سلامت دهان و دندان نمیدهد ولی برای دندانهای جلو وقت میگذارند. حتی زمانی که وضع مالیشان چندان مناسب نیست.
اگر ما قصد داشته باشیم مردم را در سطحی از آگاهی قرار دهیم که به مراکز درمانی مراجعه کنند بدون اینکه بیماری و درد آنها را وادار به این کار کرده باشد؛ به رفاه اجتماعی دست یافتهایم. در یک اقتصاد سالم؛ گردش مالی فروش و توزیع مالی سالم در کشور اتفاق افتاده است. در چنین شرایطی اگر بیمهها خدمات عنوانشده را تحت پوشش قرار دهند فرهنگسازی نیز در این زمینه صورت خواهد گرفت. ولی در شرایط کنونی مسائل اقتصادی مانع از توجه مردم به سلامت خود میشود حتی اگر بیمهها خدمات موردنظر را ارائه دهند.